وبلاگ ضیاالدین ناظم پور

وبلاگ ضیاالدین ناظم پور

ضیاالدین ناظم پور، آهنگساز، نویسنده، نوازنده، شاعر
وب سایت www.nazempour.com

طبقه بندی موضوعی

 

توهم در موسیقی

بخش سوم

معرفی قطعاتی از موسیقی کلاسیک که می‌توانند توهم‌زا باشند

 

همانطور که پیش از این اشاره شد، موسیقی روان‌گردان یک ژانر فرعی از سبک راک دهه ۱۹۶۰ است، اما در توصیفی گسترده‌تر باید گفت بخش وسیعی از اصوات سه بعدی که طی دهه‌ها و قرن‌های گذشته تولید و خلق شده‌اند و شنیدن آنها در  شرایطی خاص و بدون استفاده از هرگونه ماده روان گردان ممکن است سبب خروج حالت روانی ما از حال طبیعی ‌شوند، می‌توانند زیر مجموعه این تعریف قرار بگیرند. مصاحبه‌هایی که با دست‌اندرکاران تولید موسیقی روان‌گردان معاصر صورت گرفته، نشان می‌دهد که موسیقی کلاسیک تاثیر زیادی بر راک روان گردان داشته است. جیم مک کارتی[1] نوازنده درام گروه یاردبرد[2] در مصاحبه با بی بی سی می‌گوید: ما قبلاً به موسیقی کلاسیک گوش می دادیم مثلن آثار استراوینسکی و انواع و اقسام موسیقی‌های شبیه آن و پروکول هاروم[3] می گوید که قطعه A Whiter Shade of Pale را تحت تاثیر Air on the G String  اثر باخ، ساخته‌است. با این توصیف روانگردان ترین قطعات موسیقی کلاسیک کدامند؟ قطعات زیادی برای انتخاب وجود دارد. به عنوان اولین اثر شما را به یک کار پیانوی اتمسفریک از کلود دبوسی آهنگساز فرانسوی که 100 سال پیش‌تر درگذشته است ارجاع می‌دهم.

 

Voiles اثر دبوسی

دبوسی در مجموعه ای از قطعات انقلابی‌اش احساس جدیدی را درموسیقی کلاسیک ایجاد کرد و به نظر می رسد که او موسیقی خود را از قواعد سخت گیرانه‌ای که در گذشته به آنها پایبند بوده (بیشتر قواعد ژرمنیک) آزاد کرده‌است. مهمترین کار او در 1894 "پرلود برای بعد از ظهر فاون"[4] بود که در آن خلق و خوی موسیقی آسیایی را با مواد موسیقی رمانتیک غربی (آکوردهای مینور، آکوردهای تعلیقی، زبان هارمونیک رمانتیسیسم) درهم آمیخت تا لحنی ایجاد کند که به نظر می‌رسد جریانی آزاد در موسیقی است، چیزی شبیه کلیدوسکوپ[5]. همانطور که الکس راس در کتاب خود : "سکوت صداست"[6] این نگرش به ساخت موسیقی را به راگاهای هند و برخی آثار واگنر و اشتراوس نیز نسبت می دهد.

در سال  1889دبوسی که در نمایشگاه جهانی پاریس شرکت کرده بود  برای اولین بار موسیقی اندونزیایی "گاملان"[7] آشنا شد. این اثر که تأثیرعمیقی بر او گذاشته‌بود  او را بر آن داشت که به دنبال راه هایی برای تلفیق صدای  سازهای کوبه‌ای از دنیاهای متفاوت موسیقی در ساخته های خود باشد، درست مانند گروه بیتلز که موسیقی هندی را در اواسط دهه شصت وارد موسیقی خود کردند. در این اثر دبوسی از گام پنتاتونیک استفاده کرد و همانطور که هوارد گودال[8] در کتاب "داستان موسیقی"[9]  توضیح می‌دهد دبوسی به آکوردهایش اجازه می داد بدون رعایت قوانین کلاسیک (تهیه و حل) در کنار هم معلق باشند و با یکدیگر تداخل و هم‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍پوشانی داشته باشند. نتایج بررسی روی دو قطعه کوتاهی  که  او بین سال‌های 1903 تا 1909 برای پیانو نوشته است "Pagodes" و"Voiles"   خیره کننده هسنتد چرا که شنیدن این دو قطعه تا حد زیادی آثار موسیقی‌های توهم زا را در شنونده ایجاد می‌کند.

راب چپمن[10] که کتابی در خصوص رنگ‌ها و توهمات دارد، می‌نویسد: "مقدمه وحشت اانگیز دبوسی با لحن جاوه‌ای ، همان جذبه ای بود که راجر مک گوین ، دیوید کراسبی[11] ، جورج هریسون[12] و بسیاری دیگر هنگام شنیدن موسیقی راوی شانکار تجربه کردند." دبوسی ادعا کرد: "موسیقی جاوه ای" باعث می‌شود که تونیک و دومینات ما مانند اشباح به نظر برسد. وی در نوشتن آثار پیانو از پدال ساستین زیاد استفاده می‌کرد. نگرشی تکنیکال به آهنگسازی که بعدها برخی از موسیقی‌دانان با پیروی از او استفاده از پدال فاز را به منظور ایجاد صداهای کدر در خط ملودی متداول کردند. آنچه مروین کوک[13] "پالایش طنین‌ صدا" نامید.

این قطعه را در این لینک بشنوید:

https://www.youtube.com/watch?v=FVV0jkZC4jI

 

سمفونی فانتاستیک اثر برلیوز[14]

در دهه 1960 حضور برخی از اصوات و عوامل توهم‌زا در موسیقی کلاسیک فرانسه به طور قطع قابل شناسایی است. این اتفاق با هدف جذب جوانان به موسیقی کلاسیک  که عده‌ای  آن را کسل کننده می‌پنداشتند و یا میان این موسیقی و آنچه در موسیقی مد روز که حاوی صداهایی وحشی  بود قرابتی نمی‌یافتند، قابل توصیف است. در سال  1969لئونارد برنشتاین  رهبر ارکستر، آهنگساز و معلم موسیقی آمریکایی، یک سخنرانی با عنوان سفری به دنیای برلیوز ایراد کرد. این سخنرانی به عنوان بخشی از مجموعه کنسرت‌های ارکستر جوانان قلمداد می‌شد. او بخشی از موومان آخر سمفونی فانتاستیک را نواخت و گفت: آنچه شنیدید یک موسیقی کاملن توهم‌زا و خلسه‌آور است و این صداها بخشی از اولین سمفونی روان‌گردان در تاریخ هستند. اولین توصیف موسیقایی از یک سفر ذهنی که 130 سال قبل از گروه بیتلز  در 1830 توسط آهنگساز درخشان فرانسوی هکتور برلیوز نوشته شده‌است.

این قطعه  با زبان موسیقی داستان  یک هنرمند عاشق و ناامید را  روایت می کند  که خود را با تریاک مسموم کرده است. این احتمالاً زندگی نامه خود اوست و شاید برلیوز تحت تأثیر زندگی‌نامه خودش این قطعه را نوشته باشد. بر این اساس برنشتاین به مخاطبان خود هشدار داد: "برلیوز این داستان را همانگونه که هست بیان می‌کند. در خلال این موسیقی شما سفر می کنید و در مراسم خاکسپاری خود فریاد می کشید".

 

 

این قطعه را در این لینک بشنوید:

 

https://www.youtube.com/watch?v=5HgqPpjIH5c

 

 

سوییت سیارات بخش هفتم نپتون مرموز اثر گوستاو هولسف [15]

پل مورلی منتقد موسیقی توضیح می دهد که چگونه در نوجوانی و در دهه 1970انگلستان اشتهای او به موسیقی به یک وسوسه مقاومت ناپذیر برای یافتن هیجانات جدید و خلسه‌آمیز تبدیل شد. او  این تاثیر را از موسیقی کلاسیک و به ویژه مجموعه معروف گوستاو هولست گرفته است. در این اثر به نام سیارات[16] هر یک از قطعات به نام یکی از سیارات منظومه شمسی نام گذاری شده‌ و بین سالهای 1914 تا 1916نوشته شده است. وی اشاره می‌کند که در طراحی جلد نسخه‌های آنالوگ این آلبوم همیشه تصاویری از  فضای پرستاره کیهان نقش بسته بود که به نظر می رسید بیشتر برای داستان‌های علمی تخیلی طراحی شده و اینکه چگونه قطعه آغازین این آلبوم یعنی مریخ[17] در زمان آغاز جنگ های فضایی در برنامه‌های تلویزیونی و فیلم‌ها به عنوان موسیقی متن استفاده می‌شوند.

این آلبوم مفهومی  در دهه 1970به شدت روی موسیقی‌های گروه‌های راک  تأثیرگذار بود و هنوز هم به طور چشمگیری مدرن، فضایی و روانگردان احساس می شود، خصوصاً قطعه زحل[18] و البته موومان آخر آن نپتون.

این قطعه را در این لینک بشنوید:

https://www.youtube.com/watch?v=Isic2Z2e2xs

 

 

نور جاویدان[19] اثر لیگتی[20]

در برخی از فیلم‌های سینمایی از موسیقی‌های کلاسیکی استفاده می‌شود که برای این منظور (استفاده در فیلم) ساخته نشده‌اند. اما شاید موسیقی کمتر فیلمی به اندازه فیلم "اودیسه فضایی"[21] ساخته "استنلی کوبریک"[22] با این شیوه ساخته و پرداخته شده‌باشد. یک داستان علمی تخیلی و حماسی که در سال   1968ساخته شد و موسیقی‌اش را از برخی آثار با شکوه و آسمانی موسیقی کلاسیک از جمله مشهورترین‌شان چنین گفت زرتشت 1968 اثر ریچارد اشتراوس وام گرفت.

با وجود این بیشترین موسیقی استفاده شده در این فیلم  قطعه ای معاصر به نام "نورجاویدان" اثر "لیگتی" است که در سال  1966ساخته شده‌است و در آن از تکنیکی ترکیبی به نام میکروپلیفونی[23] استفاده می‌کند .خود لیگتی این اثر را چنین توصیف کرد: "یک چند صدایی پیچیده متشکل از بخشهای جداگانه که در یک جریان موسیقی هارمونیزه که در آن هارمونی ها به طور ناگهانی تغییر نمی کنند تجسم یافته و در یکدیگر ادغام می شوند. ترکیبی از فواصل شفاف که  به تدریج کدر می شوند و در این فضای ابری می توان ترکیبی از فواصل شفاف جدیدی را که در حال شکل گیری هستند، تشخیص داد. " دلیل خارق‌العادگی این اثر این است که  اگر چراغ ها را خاموش کنید می‌توانید روی زمین دراز بکشید و به طور کامل در "نور جاویدان" غرق شوید.

این قطعه را در این لینک بشنوید:

 

https://www.youtube.com/watch?v=CZMuDbaXbC8

 

 

شعر خلسه[24]  اثر اسکریابین[25]

فقط آهنگسازان فرانسوی مانند دبوسی نبودند که با طلوع قرن بیستم سنت‌های موسیقی کلاسیک ژرمنیک را در هم‌ شکستند. آهنگسازان روسی مودست مازسکی[26] و الکسانر اسکریابین نیز به همان اندازه پیشگام بودند. آنها با ایجاد یک هیاهو  راه را برای افرادی مانند ایگور استراوینسکی هموار کردند تا او در 1913 باله خشن و معروف خود  به نام "آیین بهار" را بسازد. ویلیام میوال منتقد و مجری برنامه‌های نقد موسیقی در معرفی اسکریابین می گوید: "هر از چند گاهی تاریخ موسیقی نام فردی را  در صفحات خود ثبت می‌کند که به نظر نمی‌رسد بخواهد همان بازی دیگران را ادامه دهد آنها بیگانگانی خلاق هستند. اسکریابین که در سال 1872متولد شد و در سال 1915درگذشت، شامل این ویژگی‌ها بود. میوال می افزاید: "موسیقی اسکریابین در پایان زندگی‌اش  بسیار عجیب بود". برنارد جکوبسون منتقد هنری در باره قطعه شعرخلسه گفت: "هستی این موسیقی به پیوند تعداد زیادی واحد‌های کوچک تماتیک که مدام در حال لقاح با یکدیگرند بستگی دارد، بسیاری از آنها چنان کروماتیک هستند که می‌توان گفت  احساس تونال  تقریبن به طور کامل در زیر هجوم سرسخت رنگ‌ها (هارمونی کروماتیک) از بین می روند." در اینجا "رنگ" یک کلمه کلیدی است. اسکریابین بنیا‌گذار نگرش به موسیقی به عنوان رنگ بود و شعر خلسه تقریباً مانند یک نقاشی احساس می شود همچون منشوری که نورهای ساده را به طیفی خیره کننده و تاثیرگذار بدل می‌کنند.

این قطعه را در این لینک بشنوید:

https://www.youtube.com/watch?v=HAnVrdQ3qFk

 

 

 

 

 

 

درامینگ اثر استیو ریچ[27]

چارلز هزلیوود در فیلم مستند جادوی مینیمالیسم[28]  Drones  و Arpeggios که از شبکه بی‌بی‌سی نیز پخش شده‌است، چهار آهنگسازان بزرگ مینیمالیست آمریکایی را بررسی می کند که در قرن بیستم موسیقی کلاسیک را راه اندازی مجدد کرده اند. او بیان می‌کند که اگرچه مینیمالیسم آخرین انقلاب بزرگ در موسیقی کلاسیک در نظر گرفته شده است، آنان برای دستیابی به احساس خلسه، توهم و به ویژه یکنواختی و تکرار، به سنت های موسیقی قدیم متکی بوده‌اند.

بسیاری از قطعات طبقه بندی شده به عنوان مینیمالیسم وجود دارد که می توانیم برای این لیست انتخاب کنیم از قطعات تری ریلی[29] در گام دو تا موسیقی دوازده بخشی[30] معروف فیلیپ گلس اما من قطعه برجسته درامینگ اثر استیو ریچ را انتخاب کرده ایم زیرا بهترین اثبات برای این نکته است که آهنگسازان بزرگ می توانند با ساده ترین ابزار ( در این نمونه فقط درامز) مسحورکننده و متعالی جلوه کنند. همانطور که می‌شنوید ریچ در این قطعه از تکنیک منحصر به فرد خود که شامل  یک تکرار یک عبارت با سرعت ثابت اما نه به شکلی کاملن یکسان است، استفاده می کند این تکنیک به موسیقی کمک می کند که به نوعی درون  ذهن شنونده  نفوذ کند و احتمالاً شما را به یک خلسه باشکوه ببرد.

این قطعه را در این لینک بشنوید:

https://www.youtube.com/watch?v=doJk4yPwJDk

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع:

https://time.com/5278036/michael-pollan-psychedelic-drugs/

https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/26257162/

http://www.zentnerlab.com/psychological-tests/geneva-emotional-music-scales

https://www.day-ravan.com/مسکالین

https://fa.wikipedia.org/wiki/قارچ_سیلوسایبین

https://axonclinic.com/دی-ام-تی-چیست/

https://en.wikipedia.org/wiki/Yearning_(album)

https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/26257162/

https://www.cmuse.org/honoring-berlioz-legacy-a-selection-of-seven-psychedelic-classical-pieces/

https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/29396616/

https://en.wikipedia.org/wiki/Psychedelia#:~:text=Psychedelia%20refers%20to%20the%20psychedelic,of%20dress%20during%20that%20era.

https://www.subconsciousmind.ch/psychedelicmusicemotions/

https://www.hindawi.com/journals/crips/2018/9361382/

https://singularityhub.com/2019/03/31/the-new-science-of-psychedelics-a-tool-for-changing-our-minds/

https://www.classicfm.com/discover-music/latest/classical-music-drugs/

https://www.dailymotion.com/video/x6hwgzw

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

[2] yardbirds یک گروه راک انگلیسی است که در سال 1963 در لندن تشکیل شده اند.

[3] procol harum یک گروه راک انگلیسی است که در سال 1967 تشکیل شده است.

[4] Prélude à l'après-midi d'un faune

[5] یک اسباب بازی شامل لوله‌ایست که درون آن آینه ها و تکه های شیشه یا کاغذ رنگی وجود دارد و هنگامی که لوله به سمت نور گرفته شود و از سوراخ آن درونش را نگاه کنیم  بازتاب‌های نور الگوهای متغیر و زیبایی را را ایجاد می کنند.

[6] The Rest is Noise

[7]  Gamelan ارکستر موسیقی سنتی مردم Javanese ، Sundanese و Balinese از اندونزی است که در ایک ارکسترها عمدتن از سازهای کوبه‌ای بخصوص متالوفن‌هایی مانند Kendhang استفاده می‌شود.

[8] howard goodall

[9] Story of Music

[10] Rob Chapman

[12] George Harrison

[14] Berlioz - Symphonie fantastique

[15] Gustav Theodore Holst

[16] The Planets

[17] Mars

[18] Saturn

[19] Lux Aeterna

 

[20] György Ligeti

[21] A Space Odyssey

[23] micropolyphony

[24] Poem of Ecstasy

[25] Alexander Scriabin

[26] Modest Mussorgsky

[27] Steve Reich

[28] Tones Drones And Arpeggios The Magic Of Minimalism

 

[29] Terry Riley

[30] Music in 12 parts 1968

  • ضیاالدین ناظم پور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی